Powered by RND
Listen to رواق / Ravaq in the App
Listen to رواق / Ravaq in the App
(398)(247,963)
Save favourites
Alarm
Sleep timer

رواق / Ravaq

Podcast رواق / Ravaq
فرزآن
می‌ترسید بی‌آنکه بداند می‌ترسد. غمگین بود بی‌آنکه بداند از چه. می‌خواست برود، بی‌آنکه بداند به کجا. دلتنگ بود، بی‌آنکه بداند برای که. _ پادکست رواق با رویکردی ر...

Available Episodes

5 of 324
  • آن یار کز او خانه‌ی ما جای پری بود ۲۱۶
    «««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۲۱۶مفعول و مفاعیل و مفاعیل و فعولنآن يار کز او خانه‌ی ما جای پری بود سر تا قدمش چون پری از عيب بری بود منظور خردمند من آن ماه که او را با حسن ادب شيوه‌ی صاحب‌نظری بود از چنگ منش اختر بدمهر به دربرد آری چه کنم (گردش، محنت، فتنه) دولت دور قمری بود دل گفت فروکش کنم اين شهر به بويش بيچاره ندانست که يارش سفری بود خوش بود لب آب و گل و سبزه و نسرين افسوس که آن (سرو) گنج روان رهگذری بود اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت باقی همه بی‌حاصلی و بی‌خبری بود عذری بنه ای دل که تو درويشی و او را در مملکت حسن سر تاجوری بود تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد تا بود فلک شيوه‌ی او پرده‌دری بودخود را (بکشد) بکش ای بلبل از اين رشک که گل را با باد صبا وقت سحر جلوه‌گری بود هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از يمن دعای شب و ورد سحری بودSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
    --------  
    1:10:22
  • به کوی میکده یارب سحر چه مشغله بود ۲۱۵
    «««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۲۱۵مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلنبه کوی ميکده يا رب سحر چه مشغله بود؟که جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله بودحديث عشق که از حرف و صوت مستغنی‌ستبه ناله‌ی دف و نی در خروش و (غلغله) ولوله بودمباحثی که در آن (حلقه) مجلس جنون می‌رفتورای مدرسه و قال و قيل مساله بوددل از کرشمه‌ی ساقی به شکر بود ولیز نامساعدی بختش اندکی گله بودقياس کردم و آن چشم جادوانه‌ی مستهزار ساحر چون سامريش در گله بودبگفتمش به لبم بوسه‌ای حوالت کنبه خنده گفت کی‌ات با من اين معامله بودز اخترم نظری سعد در ره است که دوشميان ماه و رخ يار من مقابله بوددهان يار که درمان درد حافظ داشتفغان که وقت مروت چه تنگ حوصله بودSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
    --------  
    1:08:45
  • دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود ۲۱۴
    «««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۲۱۴مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلان ديدم به/ خواب خوش که/ به دستم پی/ اله بود تعبير رفت و کار به دولت حواله بود چل (سی) سال رنج و غصه کشيديم و عاقبت تدبير (آن) ما به دست شراب دوساله بود آن نافه‌ی مراد که می‌خواستم ز بخت در چين زلف آن بت مشکين‌کلاله بود از دست برده بود خمار غمم سحر دولت مساعد آمد و می در پياله بود خون‌ می‌خورم ولیک نه جای شکایت استروزی ما ز خوان کرم اين نواله بودنالان و دادخواه به میخانه می‌رومکانجا گشاد کار من از آه و ناله بود هر کو نکاشت مهر و ز خوبی گلی نچيد در رهگذار باد نگهبان لاله بود بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح آن دم که کار مرغ سحر آه و ناله بودگل بر جریده‌ گفته‌ی حافظ همی نوشتشعری که نکته‌ایش به از صد رساله بودSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
    --------  
    1:09:06
  • گوهر مخزن اسرار همان است که بود ۲۱۳
    «««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۲۱۳فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلنگوهر مخزن اسرار همان است که بود حقه‌ی مهر بدان مهر و نشان است که بود عاشقان (محرم) زمره‌ی (اسرار) ارباب امانت باشند لاجرم چشم گهربار همان است که بود از صبا پرس که ما را همه‌شب تا دم صبح بوی زلف تو همان مونس جان است که بود طالب لعل و گهر نيست وگرنه خورشيد همچنان در عمل معدن و کان است که بود کشته‌ی غمزه خود را به زيارت (می‌آی) درياب زان که بيچاره همان دل‌نگران است که بود رنگ خون دل ما را که نهان می‌داری همچنان در لب لعل تو عيان است که بود زلف هندوی (زلف) تو گفتم که دگر ره نزند سال‌ها رفت و بدان سيرت و سان است که بود حافظا بازنما قصه‌ی خونابه‌ی چشم که بر (در) اين چشمه همان (نه آن) آب روان است که بودSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
    --------  
    1:08:27
  • یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود ۲۱۲
    «««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۲۱۲فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلنيک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب رجعتی می‌خواستم ليکن طلاق افتاده بود در مقامات طريقت هر کجا کرديم سير عافيت را با نظربازی فراق افتاده بود ساقيا جام (پیاپی) دمادم ده که در (اطوار سیر) سير طريق هر که (او عاشق) عاشق‌وش نيامد در نفاق افتاده بود ای معبر مژده‌ای فرما که دوشم آفتاب در شکرخواب صبوحی هم‌وثاق افتاده بود نقش می‌بستم که گيرم گوشه‌ای زان چشم مست طاقت (و) صبر از خم ابروش طاق افتاده بود گر نکردی نصرت دين شاه يحيی از کرم کار ملک و دين ز نظم و اتساق افتاده بود حافظ آن ساعت که اين نظم پريشان می‌نوشت طاير فکرش به دام اشتياق افتاده بودSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
    --------  
    1:11:33

More Health & Wellness podcasts

About رواق / Ravaq

می‌ترسید بی‌آنکه بداند می‌ترسد. غمگین بود بی‌آنکه بداند از چه. می‌خواست برود، بی‌آنکه بداند به کجا. دلتنگ بود، بی‌آنکه بداند برای که. _ پادکست رواق با رویکردی روانشناختی به اگزیستانسیالیسم می‌پردازه و ساده‌تر از اسمش، ریشه‌ی بسیاری از احساسات عمیق آدمی رو واکاوی می‌کنه، غمها، ترسها، آرزوها. هدف رواق کشفِ فردیِ مخاطبان از ابعادِ زیستِ اصیله و من با تکیه بر آثار اروین یالوم، در این مکاشفه همراه شما هستمТавсифи сонетхои Хофиз
Podcast website

Listen to رواق / Ravaq, ZOE Science & Nutrition and many other podcasts from around the world with the radio.net app

Get the free radio.net app

  • Stations and podcasts to bookmark
  • Stream via Wi-Fi or Bluetooth
  • Supports Carplay & Android Auto
  • Many other app features
Social
v7.4.0 | © 2007-2025 radio.de GmbH
Generated: 1/22/2025 - 12:20:49 PM